مهدی دل روشن/ تحلیلگر مسایل بین الملل: در چند وقت اخیر، کانال سوئز بعنوان یک مجرای ترانزیتی مهم حسابی خبرساز بوده است. اینک در سال 1400، سوئز ، لقب سریعترین مسیر کشتیرانی بین اروپا و آسیا را دارد و چیزی حدود ۱۲ درصد کل تجارت دریایی دنیا از این کانال انجام میشود. سوئزی که به عنوان میانبُری برای کشتیها و قایقهایی که از بندرهای قارهٔ اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قارهٔ اقیانوسیه دررفتوآمد هستند، ساخته شدهاست تا ناچار به دور زدن قارهٔ آفریقا نباشند. با این حال، بسته شدن چند روزه این آبراهه قدیمی، قند را در دل تجار بین المللی ، آب کرد! سوئز نشان داد که پاشنه آشیل دارد و شاید دیگر جوابگوی این همه برو و بیای کشتی های جورواجور نیست.
اصل مطلب اینجاست که باید فکری به حال سوئز کرد. بله، گزینه آلترناتیو! یک تعویض طلایی.
all options are on the table
همه گزینه ها، روی میز هستند اما چه کسی است که نداند بهترین، اقتصادی ترین، به صرف ترین و ایمن ترین گزینه، کانال چابهار است. چابهار، نه اینکه یک کانال دریایی باشد اما یک کانال و شاهراه ارتباطی جذاب است. چابهار، آنچه همه خوبان دارند را ، یکجا دارد. چهار- راه؛ دریایی، زمینی، هوایی و ریلی. دیگر چه انتظاری می توان از یک بندر داشت. در سال های آینده و با تکمیل خطوط ریلی ، خیلی راحت می توان کالاهای شرق آسیا را از اسکله های تنها منطقه اقیانوسی ایران به سمت کشورهای حوزه اسکاندیناوی مثل فنلاند و نروژ ترانزیت کرد. بله، چابهار، یک شهر لجستیک تمام عیار است. منطقه ای آزاد با قوانینی شبیه سازمان تجارت جهانی wto و مسیری امن برای ترانزیت ترکیبی دریایی و ریلی. شاید اگر واقع بینانه نگاه کنیم، در طول سال های آینده، سوئز ، توان رقابت با چابهار را نداشته باشد و مقایسه این دو، قیاس اشتباهی باشد چرا که چابهار با قرار گرفتن در چهارراه تجارت جهانی، چهار هیچ از همه رقبای خود جلوتر است.
زمانی را متصور شوید که کالاهای چینی، هندی و ژاپنی که با کشتی به اسکله های منطقه آزاد چابهار، رسیده اند، تخلیه می شوند و سپس با قطار راهی تهران – انزلی، آستارا، سوچی و هلسینکی می شوند. مسیری که هم از لحاظ زمانی و هم مالی، یک سوم کانال سوئز خرج روی دست تجار میگذارد.
پس آینده تجارت جهانی از مسیر چابهار می گذرد. چشم ها را باید شست، چابهار را جور دیگر باید دید.